من فکر می‌کنم پس تو هستی

ساخت وبلاگ

 برای انسان چه چیزی می‌تواند بدتر از این باشد که نداند در مورد مساله ای چه احساسی باید داشته باشد؟ حال اینکه این احساس را تلویزیون بخواهد بگوید.

+ نوشته شده در  چهارشنبه نوزدهم مهر ۱۳۹۶ساعت 23:43&nbsp توسط مرتضی  | 


من فکر می‌کنم پس تو هستی...
ما را در سایت من فکر می‌کنم پس تو هستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emotemayel5 بازدید : 184 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 20:18

 امشب؛ اگر مرگ من می‌توانست موجب اتفاق فرخنده ای شود؛ حتمن آن‌را طلب می‌کردم، و می‌پذیرفتم. اما از آن‌جا که می‌دانم نمی‌شود، و می‌دانم که این احساس تا چه اندازه خام و کودکانه ست؛ مرا به فکر می‌برد. ادامه ی زندگی، با اعتقاد به زیستن همچون کمر‌به‌مرگ خود بستن؟ یا اینکه چه؟ شاید تقدیر من این باشد که این شک را تا دم مرگ همراه با خود حمل کنم! آخ که اطمینان مرگ است. + نوشته شده در  شنبه سیزدهم آبان ۱۳۹۶ساعت 2:56&nbsp توسط مرتضی  |  من فکر می‌کنم پس تو هستی...
ما را در سایت من فکر می‌کنم پس تو هستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emotemayel5 بازدید : 156 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 20:18

 من فکر می‌کنم، پیروزی، مدت‌ها پیش اتفاق افتاده. پیروزی؛ پیروزی برخی امور؛ پیروزی برخی اندیشه‌ها؛ پیروزی برخی حرکات؛ پیروزی انفاس. پیروزی اتفاق افتاده. خیلی خیلی خیلی قبل‌تر از الان. و ما بازی می‌کنیم. اما من؛ عجیب است مَرد! هیچ احساس نمی‌کنم که سایه‌ی کسی باشم.

+ نوشته شده در  سه شنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۶ساعت 22:40&nbsp توسط مرتضی  | 

من فکر می‌کنم پس تو هستی...
ما را در سایت من فکر می‌کنم پس تو هستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emotemayel5 بازدید : 139 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 20:18

 دنیا سکوت کرده یا من؟ هیچ امری انسانی به کمک من نمی‌آید و همه ناتوان بنظر می‌رسند. من نمی‌خواهم مرا بخوانی. تو باید من باشی که بازهم درمانده ای. تو کی هستی؟

+ نوشته شده در  چهارشنبه هفدهم آبان ۱۳۹۶ساعت 13:25&nbsp توسط مرتضی  | 

من فکر می‌کنم پس تو هستی...
ما را در سایت من فکر می‌کنم پس تو هستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emotemayel5 بازدید : 143 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 20:18

ادعا ندارم که انسانی خیر‌خواه باشم. اما خواهشن اگر به اختیار آدمی باور نداری این را نخوان! مورد از این قرار است: ماه‌هاست در مورد مساله ای مشغول فکر کردنم. مساله ای مهم و سرنوشت‌ساز برای زندگی‌ام. اما اشتباهی وجود دارد. یک‌جای کار می‌لنگد. آن‌اینکه بخشی از من انتخاب یکی از این دوراه را برابر با شکست می‌داند. آخر چطور می‌توانم به تصمیمی اتکا کنم که پیش از اتخاذش خودم نسخه‌ام را پیچیده ام؟ حالا اگر اینطور فکر می‌کنی لااقل درمقابل تظاهر نکن که انتخاب می‌کنی! تظاهر نکن که فکر می‌کنی و تصمیم می‌گیری! تظاهر نکن که فکر می‌کنی! + نوشته شده در  یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۶ساعت 23:7&nbsp توسط مرتضی  |  من فکر می‌کنم پس تو هستی...
ما را در سایت من فکر می‌کنم پس تو هستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emotemayel5 بازدید : 168 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 20:18